در دنیای شکلدهی فلزات، سرعت اکستروژن به عنوان یک دکمه کنترل حیاتی عمل میکند که ویژگیهای جریان مواد را تعیین میکند، درست مانند تنظیم یک شیر برای تنظیم جریان آب. این مقاله بررسی میکند که چگونه سرعت اکستروژن بر مواد مختلف تحت شرایط پردازش مختلف تأثیر میگذارد و استراتژیهای بهینهسازی را برای دستیابی به محصولات اکسترود شده با کیفیت بالا بررسی میکند.
مطالعات تجربی رابطه پیچیدهای بین سرعت اکستروژن و بار مورد نیاز را نشان میدهد. به طور معمول، افزایش سرعت اکستروژن، تقاضای بار را افزایش میدهد، زیرا مواد باید در بازههای زمانی کوتاهتر دچار تغییر شکل پلاستیکی شوند و برای غلبه بر مقاومت جریان به نیروی بیشتری نیاز دارند. با این حال، در فرآیندهای اکستروژن حرارتی که در آن گرمای تولید شده به طور قابل توجهی مقاومت تسلیم مواد را کاهش میدهد، سرعتهای بالاتر ممکن است به طور متناقضی الزامات بار را کاهش دهند.
در چاپ سه بعدی مبتنی بر اکستروژن (3DPC)، همگامسازی سرعت بین رسوب مواد و حرکت نازل حیاتی است. تحقیقات نشان میدهد که تطابق سرعت بهینه، تشکیل مناسب رشته را تضمین میکند، جایی که سرعت ناکافی باعث ناپیوستگی لایه میشود در حالی که سرعت بیش از حد خطر گرفتگی نازل را به همراه دارد. مطالعات اخیر نشان میدهد که چگونه پیشرفتهای هندسی در پیچهای اکستروژن و ایجاد پنجرههای عملیاتی میتواند کیفیت چاپ را از طریق کنترل دقیق سرعت بهبود بخشد.
نمودارهای اکستروژن رابطه بین حداکثر سرعت خروج و دمای اولیه بیلت را به صورت گرافیکی نشان میدهند و مرزهای عملیاتی برای اکستروژن موفق را تعریف میکنند. این نمودارها ویژگیهای آلیاژ و پیچیدگی پروفیل را در نظر میگیرند، که در آن سه خط محدودیت معمولاً پنجره پردازش قابل اجرا را ایجاد میکنند. تولیدکنندگان به طور مداوم سرعتهای حداکثر را در این پارامترهای تعریف شده هدف قرار میدهند.
ترکیبات دما-سرعت به طور قابل توجهی بر توسعه بافت مواد تأثیر میگذارند. تحقیقات روی آلیاژهای آلومینیوم-سیلیکون نشان میدهد که چگونه پارامترهای اکستروژن مختلف بر اجزای بافت فیبر تأثیر میگذارد. در حالی که جهتگیریهای فیبر خاصی مستقل از سرعت باقی میمانند، بقیه همبستگی مستقیمی با سرعت پردازش نشان میدهند و امکان اصلاح ریزساختار هدفمند برای خواص مکانیکی بهبود یافته را فراهم میکنند.
در مقایسه با آلیاژهای آلومینیوم، آلیاژهای منیزیم معمولی سرعت اکستروژن قابل توجهی کمتری را نشان میدهند که به هزینههای تولید بالاتر کمک میکند. مطالعات نشان میدهد که کاهش عناصر آلیاژی میتواند قابلیت اکسترود شدن را بهبود بخشد، اما اغلب به قیمت خواص مکانیکی به دلیل افزایش اندازه دانه تمام میشود. پیشرفتهای اخیر بر روی ریزآلیاژسازی با عناصر خاکی کمیاب متمرکز است تا هم قابلیت اکسترود شدن و هم ویژگیهای عملکرد را همزمان افزایش دهد.
تقاضای رو به رشد برای پروفیلهای با ابعاد بزرگ در کاربردهای هوافضا، هستهای و حمل و نقل، به راهحلهای اکستروژن پیشرفته نیاز دارد. تجزیه و تحلیل المان محدود اکستروژن لوله آلیاژ Inconel 690 نشان میدهد که چگونه پارامترهای حیاتی از جمله سرعت، دما، هندسه قالب و نسبت اکستروژن با هم تعامل دارند تا بر کیفیت محصول تأثیر بگذارند. روشهای آزمون متعامد به ایجاد پنجرههای پردازش بهینه برای این مواد چالشبرانگیز کمک میکند.
به عنوان یکی از مهمترین پارامترهای اکستروژن، دما نیاز به کنترل دقیق در طول فرآیند دارد. تعامل بین دمای بیلت، تولید گرما و تنش جریان مواد، پویاییهای پیچیدهای ایجاد میکند. تکنیکهای اکستروژن همدما که دمای خروجی ثابت را حفظ میکنند، به ویژه برای تولید پروفیلهای بزرگ از مواد دشوار اکسترود شده ارزشمند هستند.
این نمودارهای تخصصی ابزارهای ارزشمندی را برای ارزیابی قابلیت اکسترود شدن مواد ارائه میدهند، با چارچوبهای تحقیقاتی تثبیت شده برای آلیاژهای آلومینیوم. دو محدودیت اصلی ظاهر میشود: محدودیتهای فشار در دماهای پایینتر و تشکیل نقص سطح در دماهای بالا. پنجره عملیاتی بین این مرزها، سرعتهای پردازش قابل دستیابی را تعیین میکند و در عین حال اثرات اکسیداسیون سطحی احتمالی را در نظر میگیرد.
نمودارهای محدودیت اصلاح شده که دادههای تبدیل فاز را در خود جای دادهاند، نشان میدهند که چگونه رفتار رسوب بر حداکثر سرعت اکستروژن در آلیاژهای آلومینیوم تأثیر میگذارد. انحلال ذرات Mg2Si در دماهای بحرانی، افزایش سرعت قابل توجهی را امکانپذیر میکند، که مدیریت تاریخچه حرارتی مناسب، بهبود 30-40 درصدی بهرهوری را ارائه میدهد.
در حالی که اغلب با هم اشتباه گرفته میشوند، این فرآیندهای متمایز نیاز به بررسی جداگانه دارند. قابلیت اکسترود شدن به طور خاص بر جریان مواد از طریق نازلهای چاپگر متمرکز است، جایی که پارامترهایی مانند نسبت اندازه نازل به جمعکننده و مدیریت فشار از گرفتگی جلوگیری کرده و پیوستگی لایه را تضمین میکنند. تحقیقات نسبتهای قطر بحرانی بیش از 4.94 را برای نازلهای دایرهای برای جلوگیری از قطع جریان ایجاد میکند.
چاپ بهینه نیاز به همگامسازی بین سرعت اکستروژن و سرعت جریان مواد دارد. تحقیقات ترکیبات خاصی را شناسایی میکند که لایههای پیوسته را بدون شکستگی یا ناپیوستگی تولید میکنند، با موفقیت نشان داده شده در سرعت 60 میلیمتر بر ثانیه با جریان 23 میلیلیتر بر ثانیه برای مخلوطهای خاص. عدم تطابق سرعت میتواند منجر به رسوب بیش از حد مواد یا الگوهای اکستروژن ناپیوسته شود.
پروتکلهای آزمایش استاندارد شده از جمله اندازهگیریهای افت و پخش، به تعریف پنجرههای پردازش قابل اجرا برای مواد قابل چاپ سه بعدی کمک میکند. دادههای تجربی مقادیر افت ایده آل بین 4-8 میلیمتر با قطرهای پخش مربوطه 150-190 میلیمتر را به عنوان نشانگر ویژگیهای مناسب قابلیت اکسترود شدن ایجاد میکند.
به عنوان یک پارامتر فرآیند حیاتی، سرعت اکستروژن نیاز به درک جامع برای بهینهسازی کیفیت محصول و راندمان تولید دارد. جهتگیریهای تحقیقاتی آینده باید بر روی روشهای کنترل پیشرفته و رفتار مواد جدید تحت شرایط اکستروژن مختلف متمرکز شود تا این فناوری صنعتی ضروری را بیشتر توسعه دهد.